فمینیست‌های نخستین خواستار طیف وسیعی از حقوق قانونیِ شهروندی، از جمله حقِ رای، حقِ مالکیت، حقِ سرپرستی کودک و حقِ طلاق بودند. از زمان جنگ داخلی تا سال ۱۹۲۰، کم‌کم تمام توجهات به یک موضوع، یعنی حق رأی محدود شد. با تولد دوبارهٔ فمینیسم در دهه ۶۰، دامنه توجهات بار دیگر وسعت یافت تا گستره بزرگتری از حقوق جنسی، حقوق اقتصادی و حقوق مدنی را دربرگیرد. اما در دهه ۷۰ و اوایل دهه۸۰ فمینیسم آمریکایی بار دیگر خود را محدود به یک خواسته کرد: لایحهٔ حقوقِ برابر.

موج بعدی فمینیسم قرن نوزدهم هدف خود را منحصر بهحق رأی نمود که مورد حمایت گسترده واقع شد. فمینیست‌ها مسئله حق رأی را مقوله ی مشروع و مورد احترامی تلقی می‌کردند. نبرد برای تصاحب حق رأی بسیار پرهزینه بود و تا زمانی که این حق در سال ۱۹۲۰ اعطا گردید، کانالیزه کردن تمام انرژی فمینیست‌ها در جهت این هدف محدود، جنبش ن را به رکود و خستگی کشانده بود، به‌طوری‌که بسیاری از فمینیست‌ها در این هنگام فراموش کردند که حق رأی به چه منظور بوده‌است.

احیای فمینیسم در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بار دیگر توجه همگان را به موضوع حقوق برابر برای ن جلب کرد. این نهضت جدید در مراحل اولیه خود دارای دو بخش بود. بخش اول، شبکه‌ای از گروه‌های غیرمتمرکز بود که در اوایل دهه هفتاد اوج گرفت و هدفش افزایش آگاهی عمومی بود. این گروه‌ها نوعاً فاقد یک ساختار رسمی بودند و انرژی خود را بر روی روابط شخصی و امور جنسی متمرکز کرده بودند. بخش دوم جنبش، سازمان‌های ملی ن را در بر می‌گرفت که شامل:

سازمان ملی ن(NOW)
فراکسیون ی ملی ن(NWPC)
اتحادیه جنبش عدالت‌طلب ن (WEAL)

در برخی از شاخه‌های فمینیسم گرایش‌های ی مانندلیبرالیسم، مارکسیسم و سوسیالیستی دیده می‌شود، حتی پیگیری یا تمرکز بر روی محیط زیست هم جزو شاخه‌های فمینیسم است.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بهترين فروشگاه اينترنتي جدیدترین سایت دانلود کتب خارجی siemens micro master sinamics تعمیر تعمیرات تخصصی اینورتر و درایو زیمنس سینامیکس میکرومستر نولید کننده انواع کارتن و جعبه مقوایی همه چیز در مورد ارز دیجیتال Manuel ali is typing... لو مل دو پی آموزش متره و برآورد