مبانی و چارچوب نظری فمینیسم مارکسیستی برآمده از آراء مارکس و انگلس است. کتاب «منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» انگلس، منبعِ کلاسیکِ فمینیستهای مارکسیست است. بسیاری از دادههای انسان شناسانه این رویکرد بر اساس نظریات مورگان طرحریزی شدهاست. افرادی همچون اگوست ببل، کلارا زتکین، الکساندرا کولنتای، ایولین رید، و لیز واگل، صاحب نظران اصلی فمینیسم مارکسیستی بهشمار میآیند.
این گرایش از اندیشه فمینیستی بر اساس الگوی تحلیلی اندیشه مارکسیستی به تبیین چرایی موقعیت تحت ستم ن میپردازد و پس از آن توضیح میدهد که برای تغییر این وضعیت چگونه باید مبارزه کرد. معتقدین به فمینیسم مارکسیستی بر این نظرند که اساس ستمی که بر ن روا میرود ناشی از مالکیت خصوصی، تقسیم کار جنسیتی و در آخر نظام خانواده مردسالار است. از دیگر سو، نظام سرمایهداری را عامل اصلی بازتولید این نابرابری میدانند. به بیان دیگر، دشمن اصلی فمینیستهای مارکسیست، نظام طبقاتی (اقتصادی) است که ن را در موقعیت فرودست جای دادهاست. استراتژی پیشنهادی فمینیستهای مارکسیست برای تغییر وضعیت موجود و رفع نابرابریهای جنسیتی، تلاش برای تحقق انقلاب سوسیالیستی و تأسیس جامعه کمونیستی است که تحت لوای آن موقعیت ن با مردان برابر خواهد شد.
بدین ترتیب، جنبش فمینیستی باید بر ن کارگر متمرکز باشد و مبارزه اصلی خود را مبارزه طبقاتی بداند. حوزه عمل فمینیستهای مارکسیست، عرصه عمومی است، و بیشتر بر طبقات فرودست جامعه تمرکز دارد. فمینیستهای مارکسیست تلاش دارند تا نِ کارگر را به جمع نیروهای خواهان انقلاب سوسیالیستی ملحق کنند.
درباره این سایت